سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رخت بر بستن نزدیک است . [نهج البلاغه]
علوم تربیتی

آیا بچه ها را برای نماز صبح بیدار کنیم؟


دخترک همان‌طور که چشم‌هایش را می‌مالید وارد اتاق شد. سلام کرد و کنار مادر نشست. با اخم به مادرش گفت: چرا برای نماز بیدارم نکردی؟ مادر گفت: آخر خواب خوشی بودی؛ دلم نیامد. دختر گفت: من که به شما گفته بودم! مادر که از جواب دادن به او درمانده بود، گفت: حالا برو صبحانه‌ات را بخور.
دختر بچه که از اتاق بیرون رفت، بحث خانوادگی شروع شد. میزگردی با حضور تمام اعضای خانواده

در مورد بیدار کردن یا نکردن بچه برای نماز صبح!
پدربزرگ گفت: حق با دخترم است. چون گفته که بیدارش کنی باید صدایش می‌زدی. اگر نگفته بود، اشکال نداشت. حضرت امام (ره) هم همین کار را می‌کرد. اگر بچه‌ها خواب بودند، صدایشان

نمی‌کرد. اما اگر بیدار بودند مرتب از آن‌ها می‌پرسید: نماز خواندید یا نه؟ بیش‌تر فقها هم همین نظر را دارند که اگر فرد خودش اجازه بیدار کردن را بدهد، می‌شود بیدارش کرد.
مادر مخالف بود. می‌گفت: بچه‌ام هنوز به تکلیف نرسیده و هنوز زودش است. از خواب بیدارش کنم،

گناه دارد! تازه بدخواب که می‌شود به درس‌هایش هم لطمه می‌خورد!
مادربزرگ عینکش را جابه‌جا کرد و گفت: واه! مگر می‌شود؟ بچه باید نماز بخواند. به زور هم که

شده باید بیدارش کرد. همین خود شماها! صبح‌ها به چه زحمتی بیدارتان می‌کردم. مگر می‌شود

نماز نخواند؟!
مادر لبخندی زد و گفت: حق با شماست. آن روزها که ما را به زور بیدار می‌کردی، نماز برایمان زهر

می‌شد! اما جرأت نمی‌کردیم حرفی بزنیم ...
پدربزرگ ادامه داد: این‌که چطوری بیدارش کنی، خیلی مهم است. اگر به زور باشد، بچه از نماز زده

می‌شود اما اگر با مهربانی و آرامی باشد، خوب است. نگران این هم نباش که بدخواب شود. اگر

ضرری برای انسان داشت خداوند نماز صبح را واجب نمی‌کرد. پس نه تنها ضرر ندارد بلکه فایده هم

دارد. در ضمن باید توجه داشته باشی که اگر بیدارش نکنی، شاید تبعات بدی داشته باشد. مثلاً

موجب بی‌اعتنایی بچه به نماز شود. این خوب نیست.
پدر که تا حالا ساکت بود و به بحث‌ها گوش می‌کرد، گفت: حق با پدربزرگ است. نماز را نمی‌شود

سبک شمرد. از طرفی کودک را هم نباید دل‌زده کرد. بلکه باید زمینه‌ها را فراهم کرد. وقتی بچه

خودش می‌گوید: صبح بیدارم کن، این دیگر تحمیل نیست، بلکه خواسته است. این نشان می‌دهد

که بچه دلش می‌خواهد بیدار شود و این خوب است. باید به خواسته بچه احترام گذاشت. بعد از

مدتی هم عادت می‌کند و خودش بیدار می‌شود.
پدربزرگ در تأیید حرف‌ها ادامه داد: اگر شب بچه را زودتر بخوابانید، صبح بدخواب هم نمی‌شود.
مادربزرگ که بر موضع خودش پافشاری می‌کرد، گفت: حالا دختر شما خودش می‌خواهد بیدار

شود، اما بچه‌هایی که نمی‌خواهند چی؟ آن‌ها را که دیگر باید به زور بیدار کرد؟! بی‌چاره پدر و

مادرهایشان! چه بدبختی‌ای می‌کشند!
پدر که سعی می‌کرد جلوی خنده‌اش را بگیرد، به آرامی گفت: نه مادر جان! به زور درست نیست.

بلکه راه‌های دیگری هم هست. این والدین باید این کارها را انجام بدهند:
1. سطح آگاهی و شناخت بچه‌هایشان را بالا ببرند تا بچه بداند نماز چه فایده‌ای برایش دارد.
2. با زبان نرم و جذاب درباره نماز و واجبات دینی صحبت کنند. قرآن می‌فرماید: ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ

بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ نحل/125؛ با حکمت و اندرز نیکو، به راه

پروردگارت دعوت نما! و با آن‌ها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!
3. برای نماز آن‌ها امکاناتش را فراهم کنند. مثلاً محل نماز را زیبا کنند. سجاده و عطر برایش بخرند،

جایزه به او بدهند و ... .
4. با هم نماز بخوانند. وقتی بچه ببیند پدر و مادرش با هم نماز می‌خوانند او هم می‌خواهد تقلید

کند و دوست دارد با آن‌ها نماز بخواند.
5. بچه‌ها را همراه خود به مسجد ببرند. بچه‌ها نماز جماعت را دوست دارند. چون احساس

می‌کنند آن‌ها هم بزرگ شده‌اند. نماز جماعت مشوق خوبی برای نماز خواندن است.

 

این مطلب در شماره 16 ماه‏نامه نسیم وحی نیز به چاپ رسید.



جواد شهبازی ::: یکشنبه 87/9/17::: ساعت 9:32 عصر

عبادت تمرینی
در کنار پدر مشغول نماز بود. نماز کاملاً جدی و موقرانه. اما به محض این‌که فیلم‌برداری از این دختر چهار ساله شروع شد، از خجالت نماز را رها کرده و پا به فرار گذاشت. پدر نیز که از علمای برجسته بود ناگهان سر از سجده برداشت و شروع کرد دختر کوچکش را صدا بزند. من که تازه از راه رسیده بودم و پدر تعجبم را دید، گفت: این نماز برای تمرین و آموزش است.


پرورش ایمان در کودک
والدین و مربیان باید متوجه باشند که در راه تربیت کودک، مذهب بزرگ‌ترین یار و مددکار آن‌هاست. ایمان و اعتقاد مشعلی است که تاریک‌ترین راه‌ها را روشن می‌سازد. وجدان‌ها را حساس و بیدار می‌سازد. هر کجا منحرفی وجود داشته باشد. او را به آسانی به سوی راستی رهبری می‌کند.
پرورش ایمان و اخلاق پسندیده در روان کودک یکی از حقوق فرزندان در آیین اسلام است. حضرت سجاد علیه‌السلام می‌فرماید:
و أنک مسئول عما ولیته به من حسن الأدب و الدلاله علی ربه1.
تو نسبت به کسانی که سرپرستشان هستی، در مورد تربیت نیک و راهنمایی آنان به سوی پروردگار، مورد سؤال قرار خواهی گرفت.
هم‌چنین پیشوای گرامی اسلام صریحاً از پدران و مادرانی که به تربیت دینی کودکان خود بی‌اعتنا هستند، برائت جسته است.
روی عن النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله: إنه نظر إلی بعض الاطفال فقال: ویل آخر الزمان من آبائهم فقیل یا رسول الله، من آبائهم المشرکین؟ فقال لا من آبائهم المؤمنین لا یعلمونهم شیئاً من الفرائض و إذا تعلموا أولادهم منعوهم و رضوا عنهم بعرض یسیر من الدنیا فأنا منهم برئ و هم منی براء2.
رسول خدا به برخی از کودکان می نگریست و می فرمود: در آخر زمان وای بر پدر و مادر این¬ها. پرسیدند: ای رسول خدا، والدین مشرک را می¬گویید؟ فرمود: نه. والدین مؤمنی که واجبات را به این کودکان نمی¬آموزند و اگر فرزندان واجبات را یاد بگیرند، منعشان می کنند و آنان را به بهره ای اندک از دنیا خرسند می سازند  من از آنان بیزارم و آنان از من دورند.
بدون تردید تعلیمات اخلاقی و مذهبی بیش از سایر مسائل بر عهده خانواده است زیرا تربیت بدون اخلاق جز جنایت‌کار زیرک چیز دیگری به بار نمی‌آورد. و از طرف قلب انسان،‌ بدون مذهب نمی‌تواند به سوی اخلاق بگراید و اگر کسی بخواهد اصول اخلاقی را بدون مذهب بیاموزد مانند این است که قصد کند پیکری زنده اما بدون تنفس به وجود آورد.
نخستین تصویری که کودک از خدا در ذهن خود ترسیم می‌کند از روابطش با پدر و مادر سرچشمه می‌گیرد و هم‌چنین آگاهی او از اطاعت، بخشندگی و راستی با طرز عمل خانواده بستگی دارد و همه این مسایل باید در نخستین سال‌های کودکی انجام پذیرد زیرا در این سال‌ها ذهن طفل بهتر از مواقع دیگر برای ضبط آن‌چه درک می‌کند آمادگی دارد.
پدر و مادر وظیفه دارند خدا را با همه نیرو و نیکی، با همه اراده و بزرگی به فرزندان خود بشناسانند و برای این منظور می‌توانند از دو منبع سرشار و غنی مذهب و طبیعت استفاده ببرند.
فرزندانی که از اول با ایمان به خدا تربیت می‌شوند، اراده‌ای قوی و روانی نیرومند دارند. مثل حضرت یوسف که 9 ساله بود. وقتی از چاه بیرون آوردند و او را به عنوان برده فروختند، یکی گفت: نسبت به این طفل غریب نیکی کنید. یوسف که این جمله را شنید، گفت: آن کس که با خداست گرفتار غربت و تنهایی نیست. این ناشی از اطمینان خاطر و آرامش روان اوست.
برای این‌که کودکان از اول مؤمن و خداپرست تربیت شوند، لازم است بین جسم و جان آن‌ها نیز از نظر ایمانی هماهنگی برقرار باشد. به همین جهت از طرفی اسلام دستور داده فرزندان را به خدا متوجه کنید و از طرفی دستور داده اطفال را به نماز و عبادات تمرینی وادارید.
عن النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله، قال: مروا صبیانکم بالصلاة إذا بلغا سبعاً3.کودکانتان را هنگامی که به 7 سالگی رسیدند، به نماز تمرین  دهید.
عبادات تمرینی کودک، اثر درخشانی در روان طفل می‌گذارد. ممکن است طفل الفاظ و عبارات نماز و دعا را نفهمد ولی معنی توجه به خدا، راز و نیاز با خدا، استمداد از خدا و ... را در عالم کودکی خود درک می‌کند. امیدوار بار می‌آید و دلش به رحمت او مطمئن می‌گردد و در باطن خود تکیه‌گاهی برای خود حس می‌کند که از این نیروی نهانی در مواقع سخت و پیشامدهای ناگوار استفاده کند و شخصیت خود را حفظ کند.
الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ رعد/13 همان کسانى که ایمان آورده‏اند و دل¬هایشان به یاد خدا آرام مى‏گیرد آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرامش مى‏یابد.
نیایش همیشه نتیجه دارد. حتی اگر این نتیجه آن نباشد که ما می‌خواسته‌ایم. به این جهت بایستی از آغاز زندگی کودکان را عادت داد که زمانی کوتاه در سکوت و آرامش به خصوص با نیایش بگذرانند. هر کس که یک بار موفق شد، می‌تواند هر وقت که بخواهد می‌تواند به دنیای مافوق تصاویر اشیا و کلمات برسد، آن‌وقت کم‌کم تاریکی‌ها محو می‌شود و نوری از میان تاریکی جریان می‌افتد.

پی‌نوشت‌ها
1. تحف العقول، ص 263.
2. مستدرک الوسائل، ج2، ص 625.
3. مستدرک الوسائل، ج2، ص 171.

 

این مطلب در شماره 11 ماه نامه نسیم وحی هم چاپ شده است.



جواد شهبازی ::: جمعه 87/6/22::: ساعت 9:44 صبح

 

 

تربیت دینی فرزندان (قسمت سوم)

 

 

هر انسانی از شخصیتی مستقل و هویتی مخصوص به خود برخوردار است؛ بر این اساس، باید همواره ویژگیهای ثابت و متغیر، علایق، انگیزه ها و هیجانات فرزندان خویش را مورد مطالعه قرار دهیم و بر مبنای آن به برنامه ریزی تربیتی بپردازیم. این انتظار برخی از والدین که می خواهند فرزندانشان همچون خودشان و نسخه ای کپی شده از آنها باشند صحیح و به جا نیست.

بر همین اساس، در حل مشکلات و ناهنجاری های کودکان و نوجوان باید ابتدا کلید شخصیت آنها را شناسایی کرده، به نقاط ضعف و قوت آنها پی ببریم و سپس با بررسی علل انحرافشان، به درمان مناسب بپردازیم. در این میان طبیعی است که گاه به خطا می رویم؛ از این رو، چه نیکو است که با ثبت تجربیات خویش اطلاعات دقیق تری از شخصیت و روحیات فرزندمان به دست آوریم.

 



جواد شهبازی ::: دوشنبه 85/10/18::: ساعت 8:0 صبح

ج) نیاز به محبت و دوستی:

 نیاز به محبت از نیازهای اساسی انسان به شمار می رود؛ همانگونه که انسان به آب و غذا نیاز دارد؛ به محبت نیز نیازمند است و بود و نبود آن، در تعادل روحی و روانی وی تأثیر فراوان دارد. روان شناسان بر همین اساس به ترسیم هرم نیازهای انسان پرداخته اند.

کودکی که در محیط گرم و محبت آمیز رشد کند، روانی شاد و دلی آرام و با نشاط و به تبع آن، جسمی سالم خواهد داشت. چنین فردی به زندگی امیدوار و دلگرم بوده، خود را در جهانی پرآشوب، تنها و بی یاور نمی بیند. از سوی دیگر، اظهار محبت به کودک از ابتلای ویادامه مطلب...

جواد شهبازی ::: یکشنبه 85/10/17::: ساعت 6:14 صبح

ب) آمادگی بسیار کودکان برای تربیت پذیری:

کودکان همگی با فطرت الهی و همراه با روحیاتی پاک و زمینه هایی آراسته زاده می شوند و حس مذهبی به طور طبیعی در آنها پدید آمد، سپس رشد یا افت می یابد. در واقع، این محیط اطراف است که با تأثیر مستقیم و غیر مستقیم خود، زمینه هدایت یا گمراهی آنها را فراهم می آورد؛ گرچه اراده آزاد انسان هیچگاه از میان نمی رود و حق اختیار و انتخاب در هر حال باقی است. بر همین اساس، پیامبر اکرم (ص) می فرماید:

هر نوزادی بر فطرت سالم الهی زاده می شود؛ لیکن این پدر و مادر هستند که گاه او را با تربیتهای ناشایست خویش از صراط مستقیم منحرف می سازند.

بنابراین، رسالت پدر و مادر آن است کهادامه مطلب...

جواد شهبازی ::: چهارشنبه 85/10/13::: ساعت 6:53 صبح

الف) سن مناسب برای آغاز برنامه های تربیتی:

از آنجا که بنابر مطالعات روان شناختی و آموزه های دینی، عوامل مختلف وراثتی و ژنتیکی و حتی محیطی از آغاز شکل گیری نطفه بر انسان تأثیر به سزایی دارند، باید از دوران انتخاب همسر و حتی پیش از آن برای برخوداری فرزندان آینده مان از تربیتی سالم و مناسب، زمینه سازی نماییم. بر همین اساس، پیامبر اکرم (ص) از ازدواج با همسران ناشایست نهی فرموده و فرزندان به دنیا آمده از آنها را تباه شده و از دست رفته می شمارد. امیر مؤمنان (ع) نیز خصلت های زشت و زیبا در روح و روان انسانها را متأثر از شیر مادران شان می داند.

آزمایشهای تجربی در این زمینه نیز این واقعیت را تأیید می کند که انسان از دوران جنینی نسبت به محیط و صداهای مختلف اطراف خود حساس بوده و به خصوص از مادر و سخنان و روحیات وی تأثیر می پذیرد. به همین دلیل، در اسلام به پدران سفارش شده است که از روزی حرام اجتناب ورزند و آداب ویژه ای را به هنگام انعقاد نطفه رعایت کنند. به مادران توصیه شده که در دوران بارداری، مراقب اندیشه ها و رفتارهای خویش بوده، همواره در طهارت جان و پاکیزگی تن و روان تلاش کنند؛ چرا که از کوزه همان برون تراود که در او است. پس از ولادت نیز فرزندان به طور مستقیم در معرض برخی آداب و مراسم مذهبی قرار می گیرند؛ آدابی مانند خواندن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ که در روایات به عنوان پناهی در برابر وسوسه های شیطانی شمرده شده است؛ کام گرفتن کودک با تربت امام حسین (ع)؛ انجام غسل ولادت؛ ختنه کردن؛ عقیقه کردن؛ صدقه دادن به وزن موی سر کودک از طلا یا نقره و به وزن بدنش از خرما  و ..... امروزه از نظر علمی نیز تأثیر بسیاری از این اعمال برآینده کودک غیرقابل انکار است. با این حال، بدیهی است که فرزندان را نمی توان از آغاز تولد به طور مستقیم مورد تعلیم و تربیت قرار داد و ناچار باید منتظر پیدایش زمینه های یادگیری و تربیت پذیری در آنها بود. در این باره که آموزش و پرورش دینی فرزندان را از چه سنی باید آغاز کرد، میان دانشمندان و کارشناسان امور تربیتی اختلاف نظر است.

برخی با هر گونه تعلیم و تربیت مذهبی تا پیش از بلوغ ادامه مطلب...

جواد شهبازی ::: دوشنبه 85/10/4::: ساعت 6:7 صبح


همه یادداشت های این وبلاگ

* مهمانان *
مهمانان امروز: 27
مهمانان دیروز: 21
همه مهمانان :321815

* معرفی وبلاگ *
علوم تربیتی
جواد شهبازی
اگر چه عنوان این وبلاگ، علوم تربیتی انتخاب شده است، اما منظور رشته علوم تربیتی یا همان علم آموزش و پرورش نیست. بلکه در این وبلاگ علاوه بر مطالب تخصصی، به مسائل ریز و کاربردی در تربیت انسان و بهبود روابط خانوادگی نیز پرداخته شده تا مورد استفاده عموم قرار گیرد.

*بایگانی*

* نشان وبلاگ *
علوم تربیتی

* دوستان*

>>اشتراک در خبرنامه<<