در مطلب قبل به دلایل موافقان تک فرزندی اشاره کردیم. حال نوبت آن است که دلایل مخالفان را هم بررسی کنیم. مخالفان تک فرزندی بر این اعتقادند که:
1. موجب انقراض نسل هاست. قوام و دوام جامعه بر این است که هر خانواده اندکی بیشتر از دو فرزند داشته باشند. یعنی هر 10 خانواده حداقل 21 فرزند داشته باشند. وگرنه در بلندمدت ما را با مشکلات کشورهای پیشرفته و پیر مبتلا می کند.
2. تک فرزندی باعث بی اصل و ریشه بودن کودکان، عدم ارتباط و کمبود محبت آن ها می شود. در جوامع تک فرزندی مثل چین مفاهیم انسانی ، عاطفی نظیر عمو، عمه، خاله و دایی وجود ندارد. کودکانی که محبت نمی بینند نمی توانند محبت کنند. بنابراین جوامع سرد و بی روح می شود.
3. وجود یک فرزند در خانه و تنها بودن او و عدم ارتباط کافی او با خانواده و نداشتن برادر و یا خواهر به عنوان همدم، مشکلات روحی و روانی را برای کودکان در خانه و جامعه فراهم می آورد.
4. تک فرزندی موجب بروز صفاتی چون خودپسندی، لوس بودن و ... می شود.
حال با توجه به این دلایل ومقایسه آن ها و شواهد موجود در دنیا به نظر می رسد که سیاست تک فرزندی درست نیست. حتی کشور چین که در حدود سه دهه به اجرای سیاست تک فرزندی و تنظیم خانواده پرداخته است با مشکلات و چالشهای زیادی روبرو شده است. هماکنون برخی از ثروتمندان با پرداخت مبالغی صاحب فرزند دوم وحتی سوم میشوند و بعضی دیگر سعی میکنند به هنگامبارداری، همسران خود را به مناطق تایوان و هنگ کنگ و ماکائو چین منتقل کرده و بعد از تولد فرزند ، آنها را به چین بازگردانند. آمار کمیسیون تنظیم خانواده چین خبر از تخطی نزدیک به دو هزار نفر از مقامهای دولتی از این برنامه، در پنج سال گذشته می دهد.
نگرش منفی به بچه در جوامع مختلف وجود دارد. این نگرش منفی یا نسبت به خود بچه است یا به تعداد بچه. در بعضی جوامع داشتن کودک را نفی می کنند و در بعضی دیگر تعداد زیاد بچه را. در جامعه ما نیز نگرش منفی به تعداد فرزند است. تک فرزندی در جوامع امروز امری عادی و حتی لازم شمرده می شود. در این میان موافقان و مخالفان زیادی وجود دارد. موافقان تک فرزندی بر این باورند که:
1. در سالهای کودکی، داشتن یک هم بازی که هم خانه هم باشد، خیلی مناسب است. اگر چه اکثر اوقات کار به دعوا و کشمکش میکشد . اما در سالهای جوانی و پس از ازدواج روز به روز فاصله ها بیشتر میشود و شاید تنها دلیل رابطه داشتن، نسبت فامیلی است، نه هیچ مورد دیگری. بنابراین وقتی این نسبت نباشد بهتر است.
2. دنیای امروز دنیای دوستیابی است و نیازی به رابطههای فامیلی و خانوادگی نیست. دوست را می شود با معیارها و خصیصهها اخلاقی خودمان انتخاب کنیم و حتی موردی باشد؛ مثلا دوست مسافرت .در ضمن دوست، هیچ گاه ازانسان توقع ندارد و به هیچ کس دیگری هم وصل نیست که مجبور شوی در بعضی شرایط تحملش کنی و هر وقت وجه اشتراک از بین رفت با خوبی خوشی از هم دیگر جدا می شویم. پس دوست بهتر از فامیل است.
3. مسأله دیگر این است که وقتی تعداد فرزندان بیش از یکی باشد باید محبت، وقت، پول و انرژی خودت را تقسیم به تعدادشان کنی. آخر سر هم هر کدام در مقایسه احساس میکنند که در حقشان ظلم شده و آن یکی عزیزتر بوده است. این مقایسهها باعث رقابت و حسادت می شود و روی شخصیت بچه ها اثر بدی می گذارد.
4. اگر ذهن آدم ها درگیر مسائل خواهر و برادر و جاری و باجناق نباشد مشغول فکرهای بهتری میشود و مغزشان، این فسفر با ارزش، را صرف افکار بهتری می کنند؟
با این دلایل نظر شما چیست؟ تک فرزندی خوب است یا بد؟
ان شاءالله در آینده به دلایل مخالفان تک فرزندی هم اشاره می کنیم.
لباس فارغ التحصیلی
آنچه نباید به کودکان گفت
قوانین مردانه! خانم ها بدانند!
[عناوین آرشیوشده]
مهمانان دیروز: 21
همه مهمانان :321798
اگر چه عنوان این وبلاگ، علوم تربیتی انتخاب شده است، اما منظور رشته علوم تربیتی یا همان علم آموزش و پرورش نیست. بلکه در این وبلاگ علاوه بر مطالب تخصصی، به مسائل ریز و کاربردی در تربیت انسان و بهبود روابط خانوادگی نیز پرداخته شده تا مورد استفاده عموم قرار گیرد.
تربیت دینی فرزندان
وظایف والدین
معرفی کتابهای تربیتی
احادیث تربیتی
روشهای تربیتی کودکان
تشویق و تنبیه
الگوهای تربیتی
تقویت عواطف بین همسران
ویژگیهای کودکان
حسادت کودکان
اختلالات رایج کودکی
یادگیری و اختلالات آن
مناسبت ها و متفرقه
اضطراب امتحان
تعداد فرزندان
شعر
ویژه معلمان
زندگی
نوجوانان
تکنولوژی کامپیوتر
مذهب عشق
از یک عباس
شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
زیبایی
ماهنامه قرآنی نسیم وحی
مهربانی
خدای پروانه ها تو را می خواند
آسمون پر ستاره
روش های نوین تربیت و تدریس