«... دیگه چی می گی؟ همه زندگیمونو پای تو گذاشتیم. نذاشتیم آب تو دلت تکون بخوره. هر چی خواستی برات آماده کردیم. از خودمون زدیم تا تو راحت بزرگ بشی و سختی نکشی...»
این جملاتی است که پدر و مادرهای بسیار خوب! به فرزندانشان می گویند. اما بیایید و لطف کنید و پدر و مادرهای خوبی نباشید!
اگر چه به نظر خیلی ها بزرگ کردن بچه ها لای پنبه، کمال محبت است اما باید بدانیم ندانسته بزرگترین خیانت را به بچه هایمان می کنیم. چرا که در اختیار قرار دادن همه امکانات و روبه رو نشدن با مشکلات، بچه ها را از یادگیری بسیاری از مسائل زندگی محروم می کند. در بسیاری از موارد نیز اعتماد به نفس کودک را از بین می برد.
در گذشته وقتی از اعتماد به نفس صحبت می شد، بیشتر مردم گمان می کردند اگر کودک تمام امکاناتش فراهم باشد و طعم شکست را نچشد، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار می شود. اما امروزه متخصصان بر این باورند که باید کودک شکست ها را تجربه کند تا در آینده زندگی موفقی داشته باشد. البته این بدان معنا نیست که کودک را در میان مشکلات و خطرات تنها بگذاریم بلکه باید به آنها کمک کرد تا مشکلات را تجربه کنند.
کودکان کاری را بارها تکرار می کنند و پس از هر بار شکست دوباره آن را انجام می دهند و از این طریق تجربه می آموزند. مثال ساده آن راه رفتن است. کودک برای یادگیری راه رفتن بارها زمین می خورد و بلند می شود اما از پای نمی ایستد. این نشانه این است که کودک از شکست ها اعتماد به نفسش را از دست نمی دهد بلکه با کسب تجربه اعتماد به نفس پیدا می کند.
نکته قابل توجه این است که مهم ترین دلیلی که بچه ها در زمان راه افتادن ناامید نمی شوند این است که ما به آن ها توجه می کنیم و آن ها را تشویق می کنیم. این تشویق ما در موفقیت آن ها اثر زیادی دارد.
بنابراین به جای این که مشکلات و موانع را از سر راه کودکان برداریم باید به آنها کمک کنیم تا با آن مشکلات روبرو شوند و تجربه کنند. در این راه کمک ها، حمایت ها و تشویق های ما بسیار کارساز است.
شاید ما هم از پدر و مادرهایی باشیم که وقتی کودکمان می خواهد کاردستی مدرسه اش را بسازد با تندی با او برخورد می کنیم و یک چیزی هم به معلمش می گوییم. و بعد با جمله معروفمان کارمان را توجیه می کنیم: ما که مدرسه می رفتیم که این کارها نمی کردیم. معلم های حالا می خواهند خودشان را راحت کنند به بچه ها این کارها را می دهند. بچه که نمی تواند کاردستی بسازد!
اما غافل از این نکته ایم که در جهان امروز تولید فکر و اندیشه نو، حرف اول را می زند. بنابراین توجه به خلاقیت و پرورش آن در کودکان و نوجوانان امری ضروری می نماید.
خلاقیت را نوعی کنجکاوی و اشتیاق به کشف و آزمایش و به دست آوردن پاسخ های جدید به مساله، تعریف می کنند. خلاق بودن یعنی: پدیده های عالم را متفاوت از دیگران دیدن. همانند نیوتن که چرخش سیب را به گونه متفاوت تر از دیگران دید و به دنبال طرح مساله و پاسخ آن رفت.
خلاقیت را باید به کودکان و نوجوانان آموزش داد. به عبارت دیگر بر خلاف تصور عام، که خلاقیت را ذاتی می شمارند، واقعیت این است همه با این استعداد پا به این دنیا می گذارند و این آموزش و تجربه است که می تواند زمینه های شکوفایی این استعداد را فراهم آورد. از این رو در کشورهایی که از آموزش و پرورش پویا برخوردارند، پرورش خلاقیت به عنوان یکی از مهمترین هدف های آموزش و پرورش مورد توجه قرارگرفته است.
ساخت کاردستی یکی از راه های پرورش خلاقیت است.
مزایای ساخت کاردستی
به تخیلات بچه ها توجه می شود و می توان آن را به سوی واقعیت سوق داد.
حواس پنج گانه بچه ها رشد می کند.
محیطی برای کسب تجربه و ریسک کردن برای بچه ها به وجود می آید.
بچه ها به داشتن اندیشه های بکر و تازه تشویق می شوند.
جو عاطفی مناسب بین افراد خانواده برقرار می شود.
به عقاید و پیشنهادهای بچه ها توجه می شود و اعتماد به نفسشان را بالا می برد.
بچه ها به شرکت در کارهای گروهی تشویق می شوند و یاد می گیرند کار گروهی برتر از کارهای شخصی است.
حال آیا ارزش ندارد نیم ساعتی را صرف هم کاری با کودکمان، در ساخت کاردستی بکنیم؟
به کودک یاد دهیم که چگونه پاسخ سؤالاتش را به دست آورد
پدر و مادر، اولین مرجع اطلاعاتی فرزندان هستند. آنها اولین سؤالی که به ذهنشان میرسد، را از پدر و مادر میپرسند. والدین باید به سؤالات فرزندان خود، به درستی و با حوصله جواب دهند. در این میان سؤالات دینی و قرآنی از اهمیت بیشتری برخوردارند. چراکه اگر به این سؤالات پاسخ درستی داده نشود، موجب زدگی کودک از دین و قرآن میشود. وظیفه دیگر پدر و مادر این است که کودکان را برای به دست آوردن پاسخ سؤالاتشان مستقل بار آورند. برای این کار میتوانید منابع قرآنی را به آنها معرفی کنید و راههای استفاده از آن را به آنان بیاموزید. وقتی سن کودکان بالا میرود، نوع سؤال کردن آنها نیز تغییر میکند و دیگر با جوابهای ما قانع نمیشوند. معرفی منابع جدید اهمیت بیشتری پیدا میکند. در اینگونه سؤالات دانستن پاسخ برای پدر و مادر اهمیت زیادی ندارد، بلکه اگر همین قدر بدانند پاسخ را کجا میتوان پیدا کرد، کافی است.
در خانهها باید یک دائرهالمعارف فرهنگ واژگان وجود داشته باشد. برای سؤالات قرآنی نیز یک فرهنگ لغت عربی به فارسی خوب و تعدادی کتاب قرآنی در موضوعات مورد علاقه کودکان (مانند اعجاز علمی یا داستانهای قرآنی) لازم است.
اگر رایانه دارید، میتوانید یک نرمافزار تهیه کنید که حاوی مجموعهای از منابع تفسیری و قرآنی باشد یا در اینترنت به بسیاری از منابع قرآنی و علمی دست پیدا کنید.
منابع مرجع را در جایی قرار دهید که به راحتی قابل دسترس باشند. برای آموزشِ روشِ استفاده از این منابع به فرزندان خود، لازم نیست وقت زیادی صرف کنید. اگر به صورت علمی به آنها نشان بدهید مفیدتر و معنیدارتر است. به مثال زیر توجه کنید:
کودک: بابا، قثاء یعنی چه؟
پدر: بیا معنی آن را پیدا کنیم. اگر معنی یک کلمه را ندانیم آن را در کجا میتوانیم پیدا کنیم؟
ـ لابد در فرهنگ لغت.
ـ درست است، با چه حرفی شروع میشود؟
ـ چرا؟
ـ چون در فرهنگ لغت کلمات به ترتیب حرف اولشان مرتب شدهاند.
ـ حرف اول، ق.
ـ آفرین. حالا از واژه راهنما که در بالای صفحه نوشته میشود برای پیدا کردن صفحهای که قثاء در آن نوشته شده است، استفاده میکنم. این صفحه با قثّ شروع میشود و با قَثَدَ تمام میشود. پس فکر میکنم قثاء هم باید همینجا باشد، بله، همین جاست. میخواهی آن را بخوانی؟
ـ قثاء. معنی اول: خیار میوه معروف. معنی دوم: خیار چنبر. فکر میکنم آن که در آیه قرآن استفاده شده است، معنی اول است.
بعد از چند تمرین مانند تمرین فوق، بچهها میتوانند به تنهایی معنی لغاتی را که نمیدانند در لغتنامه پیدا کنند. بدین ترتیب به جای اینکه به صورت منفعل اطلاعات قرآنی را دریافت کنند، آن را به صورت فعال جستوجو کنند.
این مطلب در شماره 12 نسیم وحی نیز به چاپ رسیده است.
مرد ثروتمندی مهمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود. پیامبر فرزندش را روی پا نشانده بود و او را میبوسید. مرد با تعجب به پیامبر نگاه میکرد. با ناراحتی گفت: من ده فرزند دارم، اما تا به حال هیچ کدام آنها را نبوسیدهام.
پیامبر ناراحت شد. گفت: چه کنم که خداوند رحمت را از دل تو برداشته است!
محبت و خوشرفتاری با کودکان، نقش بسیار مهمی در تربیت صحیح آنها دارد. محبت، احساسات پاک کودکان را شکوفا میسازد و کمبود عاطفه و عقدههای روانی، دامنگیر فرزندان نمیشود. همچنین زمینه رحمت خداوند را فراهم میسازد.
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
إنَّ اللهَ عَزَّوجَلّ لَیَرحَمُ الرَّجُلَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه1؛ خداوند بزرگ به آدمی برای شدت علاقه و دوستی به فرزندش، رحم میکند.
در روایت دیگری از ایشان آمده است:
أحِبُّوا الصِّبیَانَ وَ ارْحَمُوهُم وَ إذَا وَعَدتُّمُوهُم فَفُوا لَهُم فإنَّهُم لایَرُون إلّا أنَّکُم تَرزُقُونَهُم2؛ به کودکان محبت کنید و آنها را رحم نمایید و هرگاه به آنان وعدهای دادید، وفا کنید. زیرا آنها شما را روزیدهنده خود میدانند.
در سیره بزرگان نیز این آموزهها به خوبی رعایت میشود. در شرح حال عارف ربانی سیدمحمدحسن الهی طباطبایی آمده است:
همه فرزندان را دوست داشتند، ولی به دختران خود محبت و احترام خاصی داشتند و از آنها حمایت میکردند3.
همسر ایشان نقل میکند: به بچهها حرمت بسیار قائل بودند. از اول تا آخر میگفتند: اینها اولاد پیامبرند، اگر من تندی کنم خدا از من حساب میکشد. یک بار نشد حرف تندی بزنند یا کاری کنند که مثلاً بچهها بترسند4.
فرزند ایشان، سیدمحمد الهی میگوید:
دقیقاً یادم هست که با هم میرفتیم گردش. ایشان عصایش را برمیداشت، عبا را هم تا میکرد، میزد زیر بغلش و همینطوری میرفتیم گردش5.
یکی دیگر از مصادیق مهرورزی، بوسیدن کودکان است. بوسیدن فرزند علاوه بر اینکه علاقه و محبت ما را به کودک نشان میدهد و کودک عملاً این محبت را درک میکند، ثواب فراوانی هم برای والدین دارد.
امام صادق علیهالسلام از حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل میکنند:
مَن قَبَّلَ وَلَدَه کَتَبَ اللهُ عَزَّوَجلّ لَهُ حَسَنَةً وَ مَن فَرَّحَه فَرَّحَهُ اللهُ یَومَ القِیامَة6؛ آن کس که فرزند خود را ببوسد، خداوند حسنهای در نامه عمل او مینویسد و هر کس که فرزندش را شاد کند، خدا او را در روز قیامت شاد خواهد کرد.
در روایت دیگری از امام صادق علیهالسلام نقل شده است:
أکثِروا مِن قُبلَةِ أولادِکُم فَإنَّ لَکُم بِکَلِّ قُبلَةٍ دَرَجَةٌ7؛ فرزندانتان را زیاد ببوسید، زیرا برای شما در هر بوسهای درجهای است.
فرزندان امروز، پدران و مادران و مسئولان فردا هستند. اگر به قدر کافی و به شایستگی محبت نبینند، به کمبود عاطفه دچار میشوند و در آینده، جامعه بانشاطی نخواهیم داشت.
پینوشتها
1. اصول کافی، ج2، ص82.
2. من لایحضره الفقیه، ج3، ص310.
3. الهیه، ص69.
4. همان.
5. همان، ص71.
6. اصول کافی، ج6، ص49.
7. وسایل الشیعه، ج5، ص126.
این مقاله در شماره 8 نسیم وحی نیز به چاپ رسیده است.
بنابراین والدین وظیفه دارند در انتخاب اسباب بازی برای کودکانشان دارای یک وسواس منطقی و هوشیارانه باشند و در انتخاب و خرید اسباب بازی به نکات زیر توجه کنند:
1. نوعی از اسباب بازی را انتخاب کنید که متناسب با سن کودکتان باشد. بنابراین اسباب بازی هایی که دارای قطعات ریز است مثل ساز و بازها برای سنین کم خوب نیست چون کودک عادت به خوردن اشیا دارد. همچنین اسباب بازی هایی که دارای مواد غیر بهداشتی، رنگ های شیمیایی، دارای لبه های تیز، دارای مواد کاغذی هم برای کودک خطر ناک است.
2. به نمادهای فرهنگی و مذهبی خود توجه داشته باشید. اکثر اسباب بازی ها از خارج وارد می شود و با فرهنگ اسلامی و ایرانی ما سازگار نیست. لذا اگر به تربیت کودکمان اهمیت می دهیم باید به این نکته توجه کنیم. مثل عروسک های باربی که کمترین اثر آن این است که کودکمان دوست دارد مثل آن لباس بپوشد .
اسباب بازی هایی هم هستند که بی حیایی را بین کودکان ترویج می کنند. مثل عروسک هایی که جیش!! می کنند یا می رقصند و... .
3. اسباب بازی هایی را انتخاب کنید که کودک را به فعالیت وا دارد و خلاقیت او را فعال کند. بنابراین اسباب بازی هایی که از هم جدا می شود و کودک می تواند آن را با ابتکار خود کارهای متفاوتی را انجام دهد از دیگر اسباب بازی ها مفیدتر است. اسباب بازی تمام اتوماتیک یا کوکی فقط لحظاتی کودک را شاد می کند و نمی تواند او را سرگرم و به بازی و ابتکار وا دارد.
4. اسباب بازی را برای بازی بچه بخریم نه برای ویترین کمد او! چون ما بسیاری از اوقات اسباب بازی های گرانی می خریم که حیفمان می آید به بچه بدهیم تا بازی کند.
به کودکانمان احترام به والدین را بیاموزیم.
دوستی میگفت: وقتی بچه بودیم، آرزو میکردیم پدر شویم! چون پدر همه چیز خانه بود. بالای سفره مینشست، اول به او غذا داده میشد، بعد از ظهر حق بازی نداشتیم چون پدر خواب بود و... .
اما حالا که بزرگ شدیم و پدر هستیم، همه چیز عوض شده است. بهترین غذا مال بچههاست، وقتی خوابند باید ساکت بود و اگر خواب بودی و بیدارت کردند اشکال ندارد و... .
جایگاه پدر در خانواده امروز کجاست؟
متأسفانه امروزه فرزند سالاری افراطی در جامعه ما وجود دارد وپدر و مادر در خانواده نقش سرویس دهنده را دارند. پدر باید برای آسایش فرزندانش، پول درآورد و مادر تمام نیازهای آنها را برطرف کند. دیگر کسی فکر نمیکند که آیا این پدر و مادر توان این همه کار را دارند یا نه و آیا حضورپدر در خانه لازم است یا خیر. طرز برخورد و صحبت با پدر و مادر که دیگر بماند و... .
در فرهنگ اصیل اسلامی جایگاه والدین بسیار بالاست.
وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً کَرِیمًا * وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا إسراء/24و23
و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت کن چنانکه مرا در خردى پروراندند.
امروز وظیفه خود پدر و مادر است که احترام به بزرگتر و بویژه احترام به والدین را به کودک بیاموزند. والدین در مرحله اول، با احترام به پدر و مادر خود، بهترین الگوی کودک در این زمینه هستند. و در مرحله بعد مادر باید با احترام به پدر ، نقش او را در زندگی پررنگ کند و احترام او را نگه دارد تا در چشم کودکان نیز این ابهت و احترام باقی بماند و پدر نیز در مقابل باید با احترام نقش و احترام مادر را در زندگی حفظ کند.
تماشای فیلم
کودکان به تماشای فیلم و تلویزیون علاقه زیادی دارند. این واقیعت دنیای امروز ماست و نمی توان از کنارآن به سادگی گذشت. بنابراین وظیفه ماست که حداقل تلویزیون را کنترل کنیم. برای این کار توجه به چند نکته لازم است.
1. مدت زمان تماشای تلویزیون را به حداقل ممکن برسانیم. تلویزیون را فقط برای دیدن برنامهها مورد نظر روشن کنیم.
2. بچهها فقط برنامههای خودشان را تماشا کنند.
3. بعضی وقتها با بچهها به تماشای فیلم بنشینیم.
4. اصل فیلم را زیر سؤال نبریم، زیرا در این صورت به حرف ما اهمیت نمیدهند. بلکه به نقد صحنههایی از فیلم بپردازیم.
نقد فیلم به صورت نقد صحنهها یا نقد بازیگران آن باشد. این کار باعث میشود کودک تسلیم فیلم نشود و بداندکه شخصیتهای آن خیالی و قابل الگو برداری نیستند.
لباس فارغ التحصیلی
آنچه نباید به کودکان گفت
قوانین مردانه! خانم ها بدانند!
[عناوین آرشیوشده]
مهمانان دیروز: 21
همه مهمانان :321795
اگر چه عنوان این وبلاگ، علوم تربیتی انتخاب شده است، اما منظور رشته علوم تربیتی یا همان علم آموزش و پرورش نیست. بلکه در این وبلاگ علاوه بر مطالب تخصصی، به مسائل ریز و کاربردی در تربیت انسان و بهبود روابط خانوادگی نیز پرداخته شده تا مورد استفاده عموم قرار گیرد.
تربیت دینی فرزندان
وظایف والدین
معرفی کتابهای تربیتی
احادیث تربیتی
روشهای تربیتی کودکان
تشویق و تنبیه
الگوهای تربیتی
تقویت عواطف بین همسران
ویژگیهای کودکان
حسادت کودکان
اختلالات رایج کودکی
یادگیری و اختلالات آن
مناسبت ها و متفرقه
اضطراب امتحان
تعداد فرزندان
شعر
ویژه معلمان
زندگی
نوجوانان
تکنولوژی کامپیوتر
مذهب عشق
از یک عباس
شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
زیبایی
ماهنامه قرآنی نسیم وحی
مهربانی
خدای پروانه ها تو را می خواند
آسمون پر ستاره
روش های نوین تربیت و تدریس