سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انصاف، اختلاف را می زُداید و الفتْ پدید می آورد. [امام علی علیه السلام]
علوم تربیتی

 

اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان باز گرد

باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی

خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند

درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود

درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس

روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است

کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود

با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید

تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم

پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت

گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ

همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید

همکلاسیهای درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار

بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود

کاش می شد باز کوچک می شدیم
لااقل یک روز کودک می شدیم

یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش

ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر

ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن

شعر از : محمد علی حریری جهرمی



جواد شهبازی ::: شنبه 88/7/4::: ساعت 10:51 صبح



جواد شهبازی ::: شنبه 88/7/4::: ساعت 10:43 صبح

 شب‌های قدر فرصت مناسبی برای تزکیه و عبادت است. شبی که انسان را به اندازه هزار ماه جلو می برد. اعمال این شب‌ها را همه می دانیم اما یک عملی است که در مفاتیح الجنان نیامده و من جای دیگری هم ندیده‌ام. من این را استاد گرامی فاطمی نیا در حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام شنیدم که برای شما نقل می کنم. ان‌شاءالله از دعای خیرتان مرا هم محروم نکنید.

این عمل نماز امام صادق علیه السلام در شب قدر است. استاد فاطمی نیا فرمودند در شب‌های قدر چهار رکعت نماز بخوانید به نیت نمازی که امام صادق علیه السلام در شب قدر می خواندند. دو نماز دورکعتی مانند نماز صبح.

بعد از نماز به سجده بروید و صد بار ذکر « ماشاءالله» را بگویید.

التماس دعا



جواد شهبازی ::: شنبه 88/6/21::: ساعت 1:19 عصر

 

پدرها و مادرها به نوجوانانشان خیلی گیر می دهند! چقدر می خوابی؟ چرا اتاقت به هم ریخته است؟ چرا کار نمی کنی؟ چرا بی حوصله ای؟ چقدر زشت شدی؟ این چه قیافه ایه، هیچ لباسی بهت نمی یاد! چرا عصبانی می شی؟‌ و هزاران گیر دیگر!

این حرف ها تقریبا در همه خانه هایی که نوجوان دارند بارها تکرار می شود. غافل از این که تنها کسی که مقصر نیست همین نوجوان است.

بدن نوجوانان در سن 15 تا 20 سال یک دفعه شروع به رشد سریع می کند. نسبت این رشد با رشد مغز (مخصوصا قسمت جلوی مغز) نامتناسب است و رشد مغز کمی عقب تر می ماند و ناحیه اسفنجی جلوی سر نرم تر و نامتعدل تر می شود.

به همین جهت آنزیم استیل کوئین و بقیه آنزیم ها ترشح کمتری نسبت به حد نرمال دارند. این باعث می شود تا یک نوجوان اخلاقش بد شود و همیشه بهانه بگیرد و برای اهل خانه شاخ و شونه بکشد.

این حد بهانه گیری و لج بازی در دختران نوجوان بیشتر است و دائم به همه چیز گیر می دهند.

بنابراین نباید زیاد به نوجوان گیر داد و یکی به دو کرد!

در این دوران نباید زیاد از مواد غذائی بدون ارزش غذائی مثل انواع فست فود و مواد قندی صنعتی در منزل استفاده کرد. باید سطح ویتامین E بدن این نوجوان را توسط جوانه گندم ، ماش ، جو و کنجد به سطح طبیعی برسانید تا این دوره را سپری کند.

از طرف دیگر رشد سریع بدن در نوجوان انرژی زیادی را مصرف می کند. این باعث می شود نوجوانان پرخور شوند. پس به زیاد خوردن آن ها هم نباید گیر داد. چرا که برای تامین این انرژی نیاز دارند.

هم چنین این رشد سریع باعث بد قیافه شدن آن ها می شود و هیچ لباسی به آن ها نمی آید.

علت بی حوصلگی، خواب آلودگی، حال نداشتن و تنبلی هم همین است. تمام انرژی صرف رشد می شود بنابراین حالی برای نوجوان نمی ماند.

پس درکشان کنید!

 



جواد شهبازی ::: سه شنبه 88/3/5::: ساعت 10:17 صبح

«... دیگه چی می گی؟ همه زندگیمونو پای تو گذاشتیم. نذاشتیم آب تو دلت تکون بخوره. هر چی خواستی برات آماده کردیم. از خودمون زدیم تا تو راحت بزرگ بشی و سختی نکشی...»

این جملاتی است که پدر و مادرهای بسیار خوب! به فرزندانشان می گویند. اما بیایید و لطف کنید و پدر و مادرهای خوبی نباشید!

اگر چه به نظر خیلی ها بزرگ کردن بچه ها لای پنبه، کمال محبت است اما باید بدانیم ندانسته بزرگترین خیانت را به بچه هایمان می کنیم. چرا که در اختیار قرار دادن همه امکانات و روبه رو نشدن با مشکلات، بچه ها را از یادگیری بسیاری از مسائل زندگی محروم می کند. در بسیاری از موارد نیز اعتماد به نفس کودک را از بین می برد.

در گذشته وقتی از اعتماد به نفس صحبت می شد، بیشتر مردم گمان می کردند اگر کودک تمام امکاناتش فراهم باشد و طعم شکست را نچشد، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار می شود. اما امروزه متخصصان بر این باورند که باید کودک شکست ها را تجربه کند تا در آینده زندگی موفقی داشته باشد. البته این بدان معنا نیست که کودک را در میان مشکلات و خطرات تنها بگذاریم بلکه باید به آنها کمک کرد تا مشکلات را تجربه کنند.

کودکان کاری را بارها تکرار می کنند و پس از هر بار شکست دوباره آن را انجام می دهند و از این طریق تجربه می آموزند. مثال ساده آن راه رفتن است. کودک برای یادگیری راه رفتن بارها زمین می خورد و بلند می شود اما از پای نمی ایستد. این نشانه این است که کودک از شکست ها اعتماد به نفسش را از دست نمی دهد بلکه با کسب تجربه اعتماد به نفس پیدا می کند.

نکته قابل توجه این است که مهم ترین دلیلی که بچه ها در زمان راه افتادن ناامید نمی شوند این است که ما به آن ها توجه می کنیم و آن ها را تشویق می کنیم. این تشویق ما در موفقیت آن ها اثر زیادی دارد.

بنابراین  به جای این که مشکلات و موانع را از سر راه کودکان برداریم باید به آنها کمک کنیم تا با آن مشکلات روبرو شوند و تجربه کنند. در این راه کمک ها، حمایت ها و تشویق های ما بسیار کارساز است.

 



جواد شهبازی ::: پنج شنبه 88/2/17::: ساعت 8:20 صبح

روز معلم را به تمامی معلمان عزیز تبریک می گویم.



جواد شهبازی ::: شنبه 88/2/12::: ساعت 10:16 صبح

استادی قبل از شروع درس، لیوانی پر از آب را به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟

شاگردان جواب دادند تقریبا400 گرم.

استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا چقدراست .

اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.

استاد پرسید خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟

یکی از شاگردان گفت : دست تان کم کم درد می گیرد.

استاد گفت: حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟

شاگرد دیگری جسورانه گفت: دست تان بی حس می شود و به عضلاتتان فشار می آید و فلج می شوند و کارتان به بیمارستان خواهد کشید. از این حرف همه شاگردان خندیدند.

استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟

شاگردان جواب دادند: نه. پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ من چه باید بکنم؟

شاگردان گیج شدند! یکی از آن ها گفت: لیوان را زمین بگذارید.

استاد گفت : دقیقا! مشکلات زندگی هم مثل همین است. اگر آن ها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید اشکالی ندارد. اما اگر مدت طولانی تری به آن ها فکر کنید، اعصابتان خرد خواهد شد. اگر بیشتر از حد نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.

فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است. اما مهم تر آن است که در پایان هر روز و پیش از خواب، آن ها را زمین بگذارید! به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرید و هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید ...

در آستانه سال جدید قرار داریم. چه خوب است که با خود قرار بگذاریم تا در این سال لیوان های مشکلاتمان را  زمین بگذاریم. زندگی همین است ...

 



جواد شهبازی ::: سه شنبه 87/12/27::: ساعت 8:20 صبح

<      1   2   3   4   5   >>   >

همه یادداشت های این وبلاگ

* مهمانان *
مهمانان امروز: 21
مهمانان دیروز: 39
همه مهمانان :321848

* معرفی وبلاگ *
علوم تربیتی
جواد شهبازی
اگر چه عنوان این وبلاگ، علوم تربیتی انتخاب شده است، اما منظور رشته علوم تربیتی یا همان علم آموزش و پرورش نیست. بلکه در این وبلاگ علاوه بر مطالب تخصصی، به مسائل ریز و کاربردی در تربیت انسان و بهبود روابط خانوادگی نیز پرداخته شده تا مورد استفاده عموم قرار گیرد.

*بایگانی*

* نشان وبلاگ *
علوم تربیتی

* دوستان*

>>اشتراک در خبرنامه<<