سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با هر آدمى دو فرشته است که او را مى‏پایند و چون قدر الهى رسد بدان واگذارش نمایند ، و مدت زندگانى که براى انسان است چون سپرى وى را نگهبان است . [نهج البلاغه]
علوم تربیتی

قبلاً به دو عامل از عوامل حسادت کودکان اشاره کردیم در اینجا چهار عامل دیگر را بر می شماریم.

تبعیض میان فرزندان

گاهی دیده شده والدین به سبب ویژگی های خاص در یکی از فرزندانشان توجه زیادی به او دارند، شاید آنها از صمیم قلب تمام فرزندانشان را به یک اندازه دوست داشته باشند ولی کودکی که بیشتر مورد عنایت والدین خصوصاً مادر است حس حسادت را در فرزندان دیگربوجود می آورد والدین بایستی سعی کنند تا عدالت و مساوات را در میان فرزندانشان بخوبی رعایت کنند و اگر هم لازم باشد به یکی از آنها بیشتر کمک کنند، علت را برای فرزندان دیگر توضیح داده تا موجب خشم آنان نشوند.

تفاوت سنی میان فرزندان

کودک کوچکتر نسبت به مزایایی که برادر و یا خواهر بزرگترش دارد،حسادت می ورزد و یا برعکس محبت و مراقبت خاصی که کودک کوچکتر از آن برخوردار است موجب ناخرسندی و حسادت برادر و خواهر بزرگتر می شود به همین جهت اولیاء باید با برنامه و طراحی خاصی میان فرزندان الفت برقرار کنند تا آنها میان خودشان جدایی و

فرقی احساس نکنند.

شیوه تربیتی

بعضی از مادرها و پدرها در شیوه تربیتی خود دچار اشتباه شده و آنقدر مهر و محبت از خودشان نشان می دهند که از حد معقول بیرون می رود و فرزندان گمان می کنند همیشه باید آنها به عنوان سمبل مطرح شوند و اگر در مدرسه و یا بین همکلاسی ها

و فامیل لحظه ای فراموش شوند و یا کسی بیش از آنها در آن جمع مطرح شود حسادت می ورزند.

تضاد میان والدین

اختلاف میان والدین باعث می شود که مادر مثلاً به کودکی که شباهت زیادی با شوهرش دارد بی مهری کند، بی مهری مادر باعث می شود که این بچه به خواهر ها

و برادرهای دیگر که از مهر مادری بهره کامل می برند حسادت بورزند.

البته این موقعیت به ندرت دیده می شود چرا که مهر و عطوفت مادری مانع از عدم رسیدگی به کودک آن هم به دلایل غیر منطقی است ولی عکس این مطلب ممکن است در بعضی مواقع صحت پیدا کند. بطور مثال شباهت کودک به مادربزرگ و با یکیاز عزیزان والدین موجب جلب توجه بیشتر خانواده شود و حسادت کودکان دیگر را برانگیزد.          

 



جواد شهبازی ::: یکشنبه 86/2/30::: ساعت 10:12 عصر

چه عواملی موجب بروز حسادت می شود؟

در اینجا به 2مورد از عوامل حسادت کودکان یعنی «تولد کودک دوم» و« مقایسه میان فرزندان» می پردازیم

تولد کودک دوم

فرزندان اول خانواده از فرزندان دیگر بیشتر به حسادت مبتلا می شوند زیرا قبل از

تولد کودک دوم او محبوب دل خانواده و اقوام بوده ولی با حضور بچه دوم همه چیزها بین

آنها تقسیم می شود. که این کار برای او خوشایند نیست. خصوصاً اگر در سن 2 تا 5

سالگی باشد توصیه ای که به والدین می شود اینست که قبل از تولد فرزند دوم تمام

مسائل را برای بچه اول توضیح دهند. و اثرات مثبت برادر و خواهر داشتن و اثرات منفی

تنهایی را برایش بیان نمایند. از طرف دیگر بعد از تولد فرزند دوم این مسئله را

رعایت کنند که تمام حواسها و ذهنها عطف به بچه دوم نشود و در تمام کارها از بچه اول

کمک گرفته و آن را در بزرگ کردن بچه دخیل نمایند.

اهمیت دادن به کودک و نظرخواهی از او این احساس را در کودک بوجود می آورد که

هنوز برای خانواده اش عزیز و محترم است و احساس بزرگی می کند.

مقایسه میان فرزندان

هر فردی دارای قابلیتها و توانایی های ویژه خود است. یک کودک ممکن است در زمینه

های خاصی پیشرفت چشم گیری داشته باشد کودکی دیگر در آن حد استعداد شکوفایی از خود

نشان ندهد. ولی این مسئله نباید باعث تضعیف کودک دوم شود.

اگر دوست دارید فرزند شما بیشتر تلاش کند و یا آداب و رسوم معاشرتی را بهتر

رعایت کند بهتر است از راه تشویق اقدام به این کار کنید نه سرزنش و مقایسه او با

دیگران. در غیر این صورت حس خشم و حسادت را در کودک به وجود می آورید.

 



جواد شهبازی ::: یکشنبه 86/2/23::: ساعت 6:11 صبح

چرا کودکان حسادت می کنند؟

ورود نوزاد دوم در خانواده برای کودک یک بحران بزرگ را بوجود می آورد

او که تا آن زمان مورد توجه والدین بوده است با آمدن نوزادی دیگر موقعیتش را در خطرمی بیند، این وظیفه والدین است که با رفتارهای مناسب خود محیط را برای او آرام نگاه دارند و با محبتشان وضعیت کودک را متعادلتر کنند یکی از شایعترین واکنشهایی که اغلب کودکان موقع بروز عامل رقابت از خود نشان می دهند حسادت است. شناخت و درمان این نوع واکنش ها در کودکان حایز اهمیت است زیرا این حالت علاوه بر ایجاد عصبانیت، تنفر و احساس خود کم بینی ،باعث می شود که در سنین

بالاتر شخص به علت این اخلاق ناپسند در محیط و اجتماع تنها بماند حسادت غالباً با ترس درونی و خشم توام است اکثر قریب به اتفاق پژوهشگران عقیده دارند که حسادت در دختران بیشتر از پسران است

بچه ها در اثر اینکه بیشتر یا کمتر مورد توجه والدین خویش قرار می گیرند در خانه نسبت به هم حسادت می ورزند وقتی بچه ای متولد می شود خواهران یا برادران بزرگتر او از این جهت که محبت مادر متوجه نوزاد می شود ناراحت می شوند و نسبت به او حسادت می ورزند قبل از ورود به مدرسه بچه ها حسادت خود را نسبت به کودک کوچکتر از خود به صورت کتک زدن او ظاهر می سازند، گاهی حضور اورا در خانه ندیده می گیرند و وجود او را انکار می کنند گاهی اوقات حسادت خود را به صورت تغییر رفتار خود نشان می دهند.مثلاً رختخواب خود را تر می کند و یا به مکیدن شست خود مبادرت می ورزد. و گاهی اوقات از خوردن غذا خود داری می کند و یا از برخورد با اشیاء ترس نشان می دهند هدف بچه ها از اجرای اینگونه اعمال ،جلب توجه مادر و منحصر نمودن علاقه و محبت او نسبت

به خویشتن است در حقیقت آنها از این وسیله دفاعی برای برخورد با موقعیت نامطلوب استفاده می کنند

حسادت در میان بچه ها در سالهای سوم و چهارم زندگی بیش از سایر اوقات است آزمایشها نشان داده که از هر 3 بچه حدود 2 نفر آنها دختر هستند، بچه های باهوش تر بیشتر از بچه های کم هوش حسادت می ورزند بچه ها ئیکه اختلاف سنی آنها از یکسال و نیم تا سه و نیم باشد بیشتر حسود هستند. بچه های اول معمولاً بیشتر از بچه های دیگر حسادت می ورزند زیرا آنها مدتها گل سرسبد خانواده محسوب می شوند و علاقه و محبتهای افراد خانواده متوجه آنها بوده است.

اگر مادر بچه های خود را بیش از حد مورد توجه قرار ندهد بچه ها کمتر بهم حسادت می کنند.

یکی از عوامل موثر در پیدایش حسادت عدم اتخاذ یک روش درتنبیه و تشویق بچه ها است.اگر ذهن بچه های بزرگتر را برای تولد نوزاد آماده کنند کمتر نسبت به نوزاد حسادت می ورزند گاهی بچه ها نسبت به اعضاء خانواده یا افرادی که مانع مصاحبت مادر با ایشان می شوند حسادت می کنند. به تدریج که بچه از محیط خانواده دور می شود و با

افراد بیشتری ارتباط پیدا می کند، حسادت او نسبت به برادران و خواهران خود کم می شود

پس از ورود به مدرسه و شرکت در کلاس حسادت بچه ها نسبت به افراد همسن و همکلاسی ظاهر می شود معمولاً شاگردانی که توجه معلم را به خود جلب می کنند و در دروس و یا ورزش و اموراجتماعی بیشتر از دیگران فعالیت می نمایند مورد حسادت افراد همسن و یاهمکلاسی خود واقع می شوندحسادت بچه ها در انتقاد از کارهای یکدیگر، در جرو بحث، مزاحمت، مسخره کردن، آزار رسانیدن و تحریک افراد به ضد یکدیگر ظاهر می شود در بسیاری از موارد بچه ها حسادت خود را به صورت طعنه زدن، بی اعتنایی، خیالبافی دروغ و تقلب ظاهر می سازند. محیط خانه و مدرسه نباید رقابت و هم چشمی را تشویق کند زیرا رقابت باعث پیدایش حسادت می شود ایجاد روح همکاری درمیان بچه ها و شرکت دادن آنها در بحث و مناظره منطقی مانع پیدایش حسادت درمیان ایشان خواهد شد

قابل ذکر است که والدین در بروز شدت یا کاهش حسادت و رقابت بین کودکان خود نقش مهمی به عهده دارند والدین باید حسادت کودکان خود را بپذیرند و کوشش کنند که با محبت و صرف وقت حسادت کودک خود را کاهش دهند.

اولین وظیفه ای که والدین برای رفع و درمان حسادت در کودک بر عهده دارند پیداکردن علت حسادت است.

علل حسادت کودکان را در قسمتهای بعدی اشاره می کنیم.




جواد شهبازی ::: شنبه 86/2/22::: ساعت 2:57 عصر

 

انواع تشویق:

برای تشویق کودکانمان می توانیم از این چهار مدل زیر استفاده کنیم:

1. تشویق نسبی ثابت: این مدل به این صورت است که به کودک می گوئیم : اگر 5 نمره بیست گرفتی به تو جایزه می دهم.

2. تشویق نسبی متغیر: در این مدل به او می گوئیم که اگر چند نمره بیست گرفتی به تو جایزه می دهم. در این نوع تشویق تعداد نمرات را مشخص نمی کنیم.

3. تشویق فاصله ای ثابت: این مدل تشویق بر اساس زمان صورت می گیرد. مثلاً به کودک می گوئیم:اگر درسهایت رابخوانی هر هفته به تو جایزه می دهم.

4. تشویق فاصله ای متغیر: این مدل هم بر اساس زمان است با این تفاوت که در اینجا مدت زمان را مشخص نمی کنیم بلکه می گوئیم: اگر درسهایت را بخوانی هر چند وقت یکبار به تو جایزه می دهم.

بهترین روش تشویق نوع دوم یعنی « تشویق نسبی متغیر » است.چون:

   اولاً نسبی است و مورد سوء استفاده کودک قرار نمی گیرد . زیرا اگر ثابت باشد کودک به هر کلکی که شده 5 نمره بیست را جور می کند.

   ثانیاً متغیر است و تغییر نوع و مقدار تشویق، از واکسینه شدن کودک جلو گیری می کند. به دلیل اینکه هم افراد با هم متفاوتند و هم حتی یک فرد هم در موفعیتهای گوناگون متفاوت عمل می کند. مثلاً یک کار خیلی خوب ارزش دارد که  بلافاصله او را تشویق کرد اما بعضی کارها زیاد مهم نیستند و اگر چند کار خوب انجام داد باید تشویق شود. بنابراین کودک از تشویق دلزده نمی شود و تشویق همیشه برایش جدید و هیجان انگیز است.

   ثالثاً در تشویق های نسبی کودک می فهمد که این پاداش برای کدام کار یا کارهایش است اما در تشویق های فاصله ای به علت فاصله افتادن بین کار و پاداش کودک نمی داند این پاداش نتیجه کدام کار اوست.



جواد شهبازی ::: سه شنبه 86/1/28::: ساعت 6:2 صبح

 

تنبیه را می توان به سه نوع زیر تقسیم کرد:

1. تنبیه کلامی : استفاده از کلماتی مثل احمق، بی عرضه، کله پوک و ... .

2. تنبیه غیر کلامی : تنبیه های بدنی و روانی. مثل زندانی کردن، سیلی، گوشمالی و ....

3. تنبیه ترکیبی : که تلفیقی از دو مورد بالاست.

سؤال اساسی این است که آیا در زندگی کودکانمان تنبیه باشد یا نه؟

نظر مورد قبول این است که تنبیه منطقی اگر با شرایطش باشد اشکالی ندارد اما باید از تنبیه غیر منطقی بپرهیزیم. مراد از تنبیه غیر منطقی تنبیه های شدید، غلیظ و غیر انسانی است.

شرایط تنبیه منطقی:

1. متناسب با شرایط و ظرفیت جسمی و روانی فرد و نیز متناسب با میزان جرم و خطا باشد.

2. سبک و گذرا باشد.

3. با هدف تربیتی صورت گیرد. یعنی از سر دلسوزی و برای تأدیب و هدایت باشد.

نکات مهم:

  • در مورد کودکان، تنبیه کلامی اثری مخرب تر دارد. و نباید از آن استفاده کرد.
  • تنبیه منطقی دریادگیری کودکان مؤثر است اما تنبیه غیر منطقی باعث تخریب یادگیری می شود.


جواد شهبازی ::: یکشنبه 86/1/26::: ساعت 5:58 صبح

 

 

« زهرا کوچولو در اتاق با عروسکش بازی می کند. به سراغ تلفن می رود و گوشی را بر می دارد و با خاله سارا صحبت می کند. بعد از چند دقیقه مادر را صدا می کند که خاله با تو کار دارد.مادر که در حال شستن ظرفهاست سریع دستهایش را می شوید و گوشی تلفن را می گیرد. اما با بوق تلفن روبرو می شود و می فهمد کسی پشت خط نیست! »

این کار زهرا کوچولو در نظر ما آدم بزرگها، دروغ گویی محسوب می شود.اما آیا واقعاً زهرا دروغ گوست؟!

آنچه که والدین باید توجه داشته باشند این است که کودکان تا سن 5 سالگی نه تنها دروغ نمی گویند بلکه ما هم نباید با دروغ گو خواندن آنها، باعث دروغ گویی آنها در آینده شویم.

ما دروغ را به دو دسته تقسیم می کنیم:

1.  دروغ اخلاقی: دروغی که ما واقعیت را بدانیم( درک کنیم) و عمداً و با آگاهی خلاف آن را بیان داریم. این دروغ در روایات ما کلید هر شری خوانده شده واز گناهان بزرگ است.

2.  دروغ طبیعی: دروغ گویی بچه ها جزء طبیعت آنهاست. زیرا از ویژگیهای این سن این است که خیالبافی می کنند. بنابراین کودکان در خیال خود تصوراتی دارند و آنها را برای ما تعریف می کنند و چون مطابق با واقعیت نیست از نظر ما دروغ محسوب می شود.

بنابراین دروغ گویی در این سن عمل ضد اخلاقی نیست و ما نباید کودکان را به دروغ گویی متهم کنیم. چرا که این کار باعث می شود کودک در بزرگسالی دروغ گو بار آید.به این دلیل که با اتهام ما بویژه وقتی که تنبیه هم دنبال داشته باشد، کودک می فهمد که کار بدی انجام داده است و در سنین بعدی وقتی می خواهد خودی نشان دهد و یا دیگران به او اهمیت دهند، این کار را تکرار می کند و ناخواسته به صورت عادت در او می ماند.

 



جواد شهبازی ::: پنج شنبه 86/1/23::: ساعت 6:28 صبح

نام کتاب: آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد

نویسنده: ناصر باهنر

نوبت چاپ: پنجم، بهار 1385

ناشر: شرکت چاپ و نشر بین الملل وابسته به انتشارات امیر کبیر

قیمت: 000/20 ریال

 

دکتر ناصر باهنر در مقدمه این کتاب این طور می نویسد:

متأسفانه از جمله بزرگترین غفلتهایی که در زمینه آموزش دینی در جامعه ما صورت گرفته و به آموزش لطمه زیادی وارد آمده است، عدم توجه به روانشناسی دانش آموزان است. تجربیات موجود و تحقیقات انجام شده در مدارس نشانگر این است که مسأله آموزش دینی از وضعیت مطلوب برخوردار نبوده است....

این کتاب تلاش دارد تا به دو سؤال مهم پاسخ گوید:

1. کودک در رشد و تکامل درک دینی از چه دوره هایی عبور می کند و ویژگیهای این دوره ها چیست؟

2. با توجه به ویژگیهای این دوره ها و درک او از مفاهیم دینی، آموزش مفاهیم دینی چگونه باید صورت پذیرد؟

این کتاب در 5 فصل تنظیم شده که سه فصل اول به سؤال اول و دو فصل پایانی به سؤال دوم پاسخ می دهد.

به پدر و مادرانی که برای تربیت دینی فرزندانشان دغدغه دارند، مطالعه این کتاب توصیه می شود.



جواد شهبازی ::: سه شنبه 85/12/22::: ساعت 6:29 صبح

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

همه یادداشت های این وبلاگ

* مهمانان *
مهمانان امروز: 19
مهمانان دیروز: 14
همه مهمانان :321995

* معرفی وبلاگ *
علوم تربیتی
جواد شهبازی
اگر چه عنوان این وبلاگ، علوم تربیتی انتخاب شده است، اما منظور رشته علوم تربیتی یا همان علم آموزش و پرورش نیست. بلکه در این وبلاگ علاوه بر مطالب تخصصی، به مسائل ریز و کاربردی در تربیت انسان و بهبود روابط خانوادگی نیز پرداخته شده تا مورد استفاده عموم قرار گیرد.

*بایگانی*

* نشان وبلاگ *
علوم تربیتی

* دوستان*

>>اشتراک در خبرنامه<<